نقش ورزش بر آسیبهای روانی
سازمان
بهداشت جهانی (WHO)، بهداشت روانی
را اینگونه تعریف میکند: "بهداشت روانی در درون
مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای روانی
و جسمی، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست". طبق تعریف این سازمان تندرستی صرفا نداشتن بیماری و ضعف
نیست بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و روحی است. در حقیقت دو هدف عمده تندرستی، به تاخیر
انداختن مرگ و رهایی از بیماری است.
انجمن
بهداشت روانی کانادا نیز بهداشت روانی را اینگونه تعریف می کند: " توانایی
سازگاری با دیدگاههای خود، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره ".
ایران اما
در شمار غمگین ترین کشورهای جهان است. وضعیت سلامت روان در ایران در مرحله ی هشدار
قرار دارد.
طبق
آمار رسمی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران در سال 1398 تقریبا 30 درصد جمعیت
ایران دچار اختلالات روانی هستند. این بدین معناست که از هر ایرانی یک نفر دچار
اختلالات روانی است.
سهم
زنان از این درصد بیشتر از مردان است.
افسردگی،
اضطراب دائمی و خشم از علائم شایع اختلالات روانی است. آمار خودکشی ،قتل به ویژه
قتل های ناموسی، نزاع های خیابانی، کودک آزاری وخشنونت های خانگی ،حیوان آزاری آمار
رو به رشد اعتیاد و طلاق در ایران و یا حتی شمار زیاد عمل های زیبایی و غیرضروری
در ایران گواه این است که ایرانیان از سلامت روانی خوبی برخوردار نیستند.
روان
شناسان دلایل مختلفی را برای این آمار رو به رشد بیان می کنند. به عنوان مثال دکتر
حسن مکارمی روانکاو ،مشاور و پژوهشگر دانشگاه سوربن فرانسه، ریشه این افسردگی و
اختلالات روانی را در جامعه ایران در سه واقعه ی بزرگ تاریخی می داند.
اولین
زخم با حمله اعراب به ایران و دگرگون کردن فرهنگ ،باورها ،سنتها و روش زندگی
ایرانیان
دومین زخم در پی رواج مذهب شیعه و جانشینی سوگواری به جای بزرگداشت
و سومین زخم روانی ناشی از مسائل اقتصادی ،اجتماعی ،انسانی و
فرهنگی روز در جامعه است.
اما سرکوب گسترده دولتی و فشارسیاسی نیز جایگاهی غیرقابل انکار
در آسیب های روانی در جامعه دارد( عدم اعتماد به نفس ،ناتوانی در درک توانایی های
خود ،بی اعتمادی نسبت به دیگران )از تاثیرات درونی شده ی سرکوب هستند. استمرار
وحشت و حس عدم امنیت که دولت در جامعه برای بقای خویش حکمفرما می کند. حس انزوا را
در مردم تشدید می کند.
مکانیزم سرکوب فعال با هدف این اعمال می شود که هر کس به بقای خود بیاندیشد و کمتر به فکر نجات دیگری
باشد. حاصل سرکوب و تحقیر مداوم و فراگیر
این است که انسان به جایی می رسد که بی حسی و حس ناتوانی در درون او
نهادینه می شود و هر شرایطی را می پذیرد و فعالیت هایش محدود واکنش به اتفاقات جامعه است.
صف های عظیم برای خرید یک کالا، که به طور ناگهایی چندین برابر
گران شده اند مثال خوبی است برای موضوع
اما
نقش ورزش در رسیدن به سلامت روان چیست؟
یکی از
ضروریترین نیازهای بشر که جزو شرطهای اصلی بهداشت روانی بهشمار میرود، شادابی
و نشاط، آرامش خاطر و احساس امنیت است و ورزش یکی از راههای دستیابی به این مهم
میباشد. امروزه نقش موثر ورزش و فعالیتهای جسمانی بر بهداشت روان بر کسی پوشیده
نیست. در پژوهش های انجام گرفته نشان داده شده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار
ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است، رابطه نزدیکی با سلامت روانی و بهویژه
پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی نیز دارد. ورزش بهویژه در سنین کودکی و
نوجوانی باعث آزادکردن انرژیهای اندوخته شده است بسیار لذتبخش و آرامشدهنده
است. شرکت در فعالیتهای ورزشی به اجتماعی شدن، کسب مهارت و کفایت و ارتباط سالم
کمک میکند.
بهطور
کلی کسانی که فعالیتهای جسمی و تمرینات ورزشی را انجام میدهند دارای اعتماد به
نفس و هوش بیشتر، عزت نفس بالاتر و خستگی کمتر، نظم و انگیزه و بازدهی بیشتر نیز
میباشند همچنین ورزش از اضطراب و افسردگی میکاهد و سبب افزایش اعتماد به نفس می
شود.
تحقیقات
نشان میدهد که ورزش بر عملکردهای شناختی و هوش تاثیر مثبت دارد.
ناراحتی
های جسمانی، اختلالات روانی را به همراه داشته و برعکس، نکته برجسته در تقویت قوای
جسمانی، حفظ روان سالم می باشد. افرادی که از نظر قوای جسمانی ضعیف هستند علاوه بر
ضعف جسمانی دارای مشکلات روانی مانند احساس حقارت و عدم توانایی تطبیق خود با
دیگران می باشند.
تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری های روانی دارد . تمرینات ورزشی میتواند مانند برخی ترکیبات دارویی، موجب آزادسازی سروتونین، اندروفین، نوراپینفرین و دوپامین شود که بر کاهش افسردگی بسیارموثر اند.
بدون
شک رشد حرکتی کودک در رشد ذهنی وی مهم و موثر است و آن طور که پژوهشهای اخیر نشان
دادهاند میزان یادگیری کودک با سطح فعالیتهای حرکتی و جسمی وی مربوط است. بهبود
کارکردهای شناختی و ذهنی ناشی از ورزش، هم در بزرگسالان و سالمندان و هم در جوانان
و نوجوانان دیده شده است. تحقیقات نشان داده که پس از اجرای تمرینات و برنامههای
ورزشی حتی در عملکرد شناختی بیماران روانی سالخورده نیز بهبود دیده میشود و این
به دلیل این است که درگیری غیرقابلاجتناب کل مغز در فعالیتهای بدنی، یک عامل
مهم احتمالی در بازگرداندن و توقف فرآیندهای انحطاط سلولی ـ جسمی پیری است که در
نتیجه آن در توانشهای ذهنی سالخوردگان تغییرات مثبتی حاصل میشود. در نتیجه
تمرینات ورزشی مداوم، میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان خون
موجب اکسیژن رسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری
میکند، این تاثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندیهای ذهنی در
سالمندی میشود. بازیهای ورزشی باعث افزایش خلاقیت، استقلال، رهاسازی تنش و نیز
برقراری بیشتر روابط صمیمانه بین افراد میشود. همچنین فعالیتهای ورزشی محبوبیت و
سازگاری اجتماعی و اعتماد و همکاری را در افراد با یکدیگر را افزایش میدهد.
پس فعالیتهای بدنی به خصوص ورزش، سهم زیادی در
ایجاد امنیت و آرامش روانی و اجتماعی برای افراد و جوامع، و تأمین بهداشت و سلامتی
و زندگی سالم خواهد داشت. تأثیر مهارتهای حسی ـ حرکتی و فعالیتهای ورزشی بر کنشهای
ذهنی و تحول روانی، به گونهای است که بسیاری از روانشناسان و کارشناسان تعلیم و
تربیت عقیده دارند، این قبیل فعالیتها در درجه اول، میبایست جزو برنامههای موظف
آموزشی قرار داده شود. آشنایی دانشآموزان و دانشپژوهان با برنامهها و روشهای
مختلف فعالیتهای حسی و حرکتی، نه تنها سبب کنشهای ذهنی آنها میگردد، بلکه
موجبات نشاط روانی و سرزندگی، تقویت اعتماد به نفس و بالطبع بهداشت روانی آنها را
فراهم مینماید.
با استناد به خبرهای منتشر شده درحوزه ورزش ، متاسفانه به ورزش نه تنها در مناطق محروم بلکه حتی در
شهرهای بزرگ و حتی به صورت حرفه ای در
ایرلن بهایی داده نمی شود. کمبود امکانات ، سوء مدیریت ، فساد، مشکلات معیشتی و
اقتصادی و تبعیض نه تنها باعث کم تحرکی و ورزش نکردن ایرانیان شده است بلکه خود
عاملی بر دلسردی و زمینه ساز آسیب های
روانی در ورزشکاران ایرانی گردیده است و از تعلیق ها و کمشش های جهانی گرفته تا
کناره گیری ها و مهاجرت ورزشکاران حرفه ای از ایران.
طبق آمار وزارت بهداشت شمار زنانی را که دارای اختلالات روانی
هستند بیش از مردان است. طبق این آمار، در یک سال گذشته ۲۳.۴ درصد بالغان در ایران دچار یک اختلال روانی بودهاند
که ۲۷.۶ درصد آنان را
زنان و ۱۹.۴ درصدشان را مردان تشکیل میدادهاند. با اینکه ورزش باعث کاهش آسیب های روانی می شود اما دولت ایران
مصرا خواهان کاهش و محدود ساختن فعالیت زنان ایرانی در رشته های ورزشی است، از
ممنوعیت دوچرخه سواری عمومی بانوان گرفته تا جلوگیری از ورزش هایی مانند بوکس ،وزنه برداری
و...تا حتی ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها. همین امر باعث شده زنان ایرانی بیشتر
دچار افسردگی، استرس و عدم اعتماد
به نفس شوند و یا بعضی برای رهایی از تنش ها و آزادسازی انرژی خود رو به رفتارهای
پرخطر و کاذب می آورند که خود زمینه ساز آسیب های اجتماعی دیگر است.
به هر رو آسیب های روانی در ایران چه ریشه در حافظه جمعی و
تاریخی ما داشته باشد و چه حاصل سرکوب نظام یافته و یا هر دو ورزش می تواند یکی از راه های موثر برای درمان آن باشد.
Comments
Post a Comment